تقيانيپور اكثر نمايشنامههايي را كه مينويسد كارگرداني كرده يا در آن بهعنوان بازيگر هم حضور دارد. او ازجمله كارگرداناني است كه عمدتا نمايشهاي ايراني را روي صحنه ميبرد. در كارنامه كارياش اجراي موفق نمايشهايي چون «طروپ طرب»، «پري»، «بوقلمون» و «روزي، گذري، روزگاري» ديده ميشود.
تقيانيپور در اين سالها تأكيد داشته كه روي نمايشهاي تاريخي كار كند اما خودش ميگويد: «الزامي بر اين كار نبوده و به اجراي نمايشهاي اجتماعي نيز علاقهمند است.» وي به همراه گروهش اين روزها مشغول تمرين «كلنل» هستند؛ نمايشي كه از نيمه دوم مهر در تئاترشهر بهمدت 40شب اجرا ميشود؛ نمايشي كه در آن حسين پاكدل، شهرام حقيقتدوست، اتابك نادري، سيروس همتي، مونا فرجاد و... بازي ميكنند.
- بعد از بوقلمون در سال94، متنهايي از شما روي صحنه رفت و حالا قرار است «كلنل» را اجرا كنيد. با توجه به اجراهاي اخيرتان كه نگاهي به تاريخ معاصر دارد، ايده نمايش از كجا شكل گرفت؟
دغدغه نمايشنامه كلنل و اجراي آن از 2سال اخير و زمان اجراي «بوقلمون» شروع شد. اين نمايش هم مانند ديگر نمايشهايي كه اجرا كردم، درباره جهل مردم است؛ جهلي كه در هر دوره تاريخي باعث ميشود كه مصلح زمانه نابود شود. گاه اين جهل در سال 60هجري اتفاق ميافتد و گاه در همين دورههاي معاصر؛ فردي كه براي عشق و جاهطلبي خود مصلح زمانهاش را قرباني ميكند.
- در نگارش كلنل كه به گفته خودتان به تاريخ معاصر نگاهي دارد، از مستندات تاريخي استفاده كردهايد؟
نيمي از مستندات تاريخي در اين نمايش آمده است. نمايش به دوره به توپ بستن مجلس بازميگردد، دوران حضور عينالدوله و قيام تبريز و اصفهان و به نوعي دوره محمدعلي شاه و استبداد صغير را در يك روايت درام نشان ميدهد. نگارش متن را كه آغاز كردم حدود 80 درصد كار نوشته شد و 20درصد متن نيز بهصورت كارگاهي بوده و در زمان دورخواني و تمرينها تكميل شد. در تمرين و پروسه آن و همچنين دورخوانيها روايت تاريخي متن كامل نميشد، بلكه درباره درام صحبت ميكرديم. با حسين پاكدل در نگارش مشورتهاي بيشتري ميكردم و ايدههاي خوبي را همراه با ديگر بازيگران مطرح ميكردند و كمك خوبي براي من بود.
- اغلب كارهايتان يك طنز تلخي را در دوران معاصر روايت ميكند.
اين طنز تلخ در كلنل هم ديده ميشود. از يك طرف ماوقع تاريخي را ميبينيم كه با يك درام عشقي آميخته شده و البته روايت برهه تاريخي هم از سياست جدا نيست. در اين نمايش هماناندازه كه طنز و درام آميخته شده، بحث سياسي هم پررنگ است؛ چراكه با توجه به برهه تاريخي فضاي سياسي نيز بايد بيان شود.
- هميشه نقدي كه به نمايشهاي تاريخي و به نوعي سياسي وارد است، اين بوده كه روي صحنه اطلاعات غلط تاريخي حالا بنا به ضرورتهايي به مخاطب داده ميشود. «كلنل» چقدر به تاريخ وفادار است؟
«كلنل» يك تئاتر قصهگوست. يك نمايش ايراني است. وقتي كه تماشاگر وارد سالن نمايش ميشود و ميخواهد نمايشي با ماوقع تاريخي، آن هم تاريخ معاصر را ببيند بهطور حتم اطلاعاتي دارد. در اجراي نمايشهاي تاريخي نميتوان تماشاگر امروز تئاتر را گمراه كرد. تمام تلاشم اين بود كه در «كلنل» مستندات تاريخي آورده شود و به موازات آن درامي كه وجود دارد نيز تماشاگر را سرگرم سازد.
- در گرفتن مجوز متن براي اجرا و حتي بازبيني براي اجراي عمومي مشكلي پيش نيامد و سختگيري صورت نگرفت؟
خوشبختانه در ارائه متن و گرفتن مجوز مشكلي پيش نيامد و در بازبيني هم براي گروه سختگيري نشد و توانستيم مجوز اجرا را در اختيار داشته باشيم.
- چند نمايش اخير شما همانطور كه گفتم به تاريخ معاصر و قصههايي كه نوشتيد برميگردد. ميخواهيد هميشه با اين تم اجراي نمايشهاي خود را ادامه دهيد؟
اصراري به كارگرداني صرف تاريخي ندارم. كار بعدي من نمايش «زورآباديها» است كه اين نمايش كاملا اجتماعي بوده و مسائل روز را دربرميگيرد.
- در «كلنل» چند بازيگر اصلي و فرعي داريد؟
10بازيگر اصلي و 17 بازيگر فرعي در نمايش بازي ميكنند.
- بيشتر كارهايتان را در تالارهاي تئاترشهر اجرا ميكنيد. تالار اصلي براي اجراي «كلنل» مناسب است؟
بله، تالار اصلي براي كار ما مناسب است ضمن اينكه علاقهمند هستم در تالارهاي ارشاد اجراي نمايش داشته باشم.
- اما خيلي از كارگردانان اين روزها در تماشاخانههاي خصوصي اجرا دارند؟
تماشاخانههاي خصوصي و تاسيس آن در پايتخت قابل توجه است. اميدواري در اين زمينه وجود دارد اما اين يك روي سكه است، روي ديگر سكه كمي نگرانكننده بهنظر ميرسد. اتفاقي كه اين روزها در برخي تماشاخانهها ميافتد، حضور چهرهها براي فروش نمايش است.
- خب، اين اتفاق در تالارهاي نمايشي دولتي هم وجود دارد؟
حرف من نفي اين موضوع نيست يا اينكه نقد كامل داشته باشم. صحبت اين است كه وقتي كارگرداني، نمايشي را اجرا ميكند، گروه و بازيگران را خودش انتخاب ميكند اما در برخي موارد ديده شده كه مديران تماشاخانههاي خصوصي براي آنكه فروش خوبي داشته باشند، شرط حضور بازيگر براي كارگردان ميگذارند. اين آسيب جدي به تئاتر ميزند همه اينها از مديريت تماشاخانهها نشأت ميگيرد كه اعتمادي به كارگردان ندارند و گاهي كارگردان مجبور به تن دادن به خواسته مديران است. اين امر زمينه تئاتر تجاري را ميسازد؛ تئاتري كه شايد همان بازيگر به كيفيت كار لطمه بزند و من اين ماجرا را نميپسندم.
- به اعتقاد خيليها حال و روز تئاتر بهتر شده و تماشاگران بيشتري به سالنهاي نمايش ميآيند؟
بله، اتفاق جديد در تئاتر، سالنهاي نمايش و حتي حضور مردم در تماشاخانههاي خصوصي افتاده اما اين كافي نيست. همانطور كه اين حضور در سالنهاي سينما كافي نيست.
- يكي از اين دلايل ميتواند مانند سينما ديدن بازيگر مورد علاقه باشد؟
ببينيد، در تئاتر هم وجه سرگرمي بسيار مهم است. يكي از عناصر تشكيلدهنده تئاتر، سرگرم شدن تماشاگر است اما نبايد اين وجه و حتي ديدن بازيگر مورد علاقه، تئاتر روي صحنه را قرباني كند.
- ابزار سرگرمي در دنياي امروز زياد است اما چه چيزي باعث ميشود كه تماشاگر به سالن نمايش بيايد؟
بهنظرم تفكر است. تماشاگر تئاتر جنبه تفكر را حتما در نظر ميگيرد؛ اينكه با تماشاي يك نمايش درباره آنچه گفته شده فكر ميكند و تحليل روي آن دارد.
- بازگرديم به «كلنل»، در اين نمايش هم اجراي موسيقي زنده داريد؟
بله، طبق معمول نوازندگان حضور دارند. در اجراي كلنل هم 9نوازنده حضور دارند كه 12ساز را ميزنند.
- در اين اجرا، سالار عقيلي هم با گروه همكاري دارند، آيا اجراي او زنده است؟
اجراي زنده ندارند اما چند قطعهاي مختص «كلنل» خواندند كه در طول اجرا پخش خواهد شد.
نظر شما